پاکسازی مناسب، مهمترین پیششرط ضدعفونی (و استریلیزاسیون) مؤثر است!
در شرایط طبیعی (عدم وجود میکروارگانیسمهای همهگیر، مانند: پلاک، وبا، و غیره؛ دفع بقایای شستشو از طریق نوعی سیستم زهکشی بسته و حذف سازمان یافتۀ فاضلاب)، فرآیندهای پردازش مجدد خودکار، در وهلۀ اول با هدف حذف حداکثری کثیفیها و قبل از مرحلۀ ضدعفونی انجام میشود (پاکسازی قبل از ضدعفونی). این امر به طور بهینه، حذف مکانیکی و کشتن میکروبها را ترکیب میکند.
تنها در موارد استثنائی (وضعیت همهگیری، مانند: پلاک، وبا، تب خونریزی دهنده و غیره)، این الزام وجود دارد که میکروارگانیسمهای حذف شده از مواد در حال شستشو، قبل از ورود محلول پاکسازی به سیستم زهکشی کشته شوند. همچنین برای این موارد خاص، نیاز است که از فرآیندهای ضدعفونی شدیدی استفاده شود؛ زیرا علیرغم بار کثیفیها، باید از ضدعفونی مؤثر (ضدعفونی قبل از پاکسازی) اطمینان حاصل شود.
در صورت نیاز به (پیش) پاکسازی دستی (در موارد استثنائی)، مقررات استثنائی زیر، در مورد همهگیریها اعمال میشود: مواد باید برای محافظت از کارکنان پاکسازی، قبل از پاکسازی ضدعفونی شوند. در آخرین موارد ذکر شده، عامل ضدعفونیکننده باید از کارآیی فوقالعادهای در کشتن میکروارگانیسمها تحت «شرایط کثیف» برخوردار بوده ولی فاقد اثر تثبیتکنندۀ پروتئینی باشد. بنابراین، باید ترکیبی از پاککننده و ضدعفونیکننده را به کار برد.
مبانی فناوری پاکسازی
مؤلفههای فعال فرآیند پاکسازی با استفاده از آب
چهار عامل اصلی پاکسازی عبارتاند از: عمل مکانیکی، زمان، دما و عمل شیمیایی.
حلقۀ گناهکار، وابستگی متقابل این چهار عامل و روابط متقابل آنها را توصیف میکند. این موارد با دو مثال زیر مشخص شدهاند (شکل 1 را ببینید):
دستگاه شستشو – ضدعفونیکنندۀ تک مخزنه (WD مورد استفاده برای ابزارها)، با زمان پاکسازی طولانی میتواند با ورودی نسبتاً کمتری از عملکرد مکانیکی، عملکرد شیمیایی و دما کار کند. دستگاه شستشو – ضدعفونیکنندۀ لگنی که انتظار میرود سرعت عملکرد بالایی داشته باشد اما به سختی میتواند از هرگونه مادۀ شیمیایی استفاده کند (زیرا گردش مجدد محلول پاکسازی امکانپذیر نیست)، باید تا جای ممکن دارای نوعی عملکرد مکانیکی پاکسازی قدرتمندی باشد.
این امر بدان معناست که: اگر یکی از این عوامل را کاهش دهد، باید یک یا چند مورد دیگر را افزایش دهد تا نتیجۀ پاکسازی یکسانی را تضمین کند. به عنوان مثال: به طور کلی، زمان عامل تعیین کنندۀ اصلی است، اما برای کاهش تأثیر آن باید عمل شیمیایی و مکانیکی تقویت شوند یا دما افزایش یابد.
شکل 1: چرخه ؛ الف: مورد ایدهآل، ب: دستگاه شستشو – ضدعفونیکنندۀ ابزارها، ج: دستگاه شستشو لگنی
ضریب عمل مکانیکی
انرژی مکانیکی، یکی از مؤثرترین و ارزانترین منابع در فرآیند پاکسازی است که هیچگونه اثر منفی بر محیط ندارد. با این وجود، بسیاری از «WD»های مورد استفاده برای دستگاههای پزشکی، با عملکرد پاکسازی بهینه کار نمیکنند و در نتیجه، به افزایش استفاده از مواد شیمیایی و فرآیندهای طولانی منجر میشوند. جلوگیری از این امر، مستلزم آن است که کارایی پاکسازی WD بر طبق ISO 15883 ثابت شود.
برای پاکسازی با آب، آب باید به خوبی در گردش باشد:
- فناوری نازل (مونتاژ دائمی یا نصب به بازوهای اسپری).
- اصل درام دستگاه شستشو و غیره.
سیستمهای نازل میتوانند نتایج پاکسازی مناسبی را به دنبال داشته باشند، اما غالباً در شرایط زیر به سطح محدودیتهای خود میرسند:
- مقدار آب خیلی کم است،
- جتهای آب متلاشی میشوند (سرعت چرخش خیلی سریع، باز بودن بیش از حد زاویۀ پاشش)،
- در صورت شروع اعمال تأثیرات مخالف (برخورد جتهای آب، تجمع آب روی سطوح)،
- فشار ناکافی پمپ، به عنوان مثال: به دلیل تشکیل کف.
سیستمهای نازل مناسب به گونهای طراحی شدهاند که با استفاده از مقدار محدود آب و در بازۀ زمانی قابل قبول، رسیدن جت آب مناسب، دارای انرژی کافی و تنظیم شده در زاویۀ بهینه را به تمام سطوح مستلزم پاکسازی تضمین کنند. این امر، علاوه بر ذخیرۀ آب مناسب، نیازمند انواع نازلها و چیدمانهای نازل مناسب نیز هست:
فاکتور دما
افزایش دما میتواند نتایج پاکسازی را بهبود بخشد (کاهش ویسکوزیتۀ آب و آلایندههای چرب و افزایش فعالیت مواد شوینده و مواد شیمیایی).
اما: پروتئینها از حدود 55 درجۀ سانتیگراد، دناتوره میشوند (ماهیت شیمیایی آنها از بین میرود) و این امر، باعث «پخته شدن» کثیفیها در سطح زیرین میگردد. بنابراین، به پاکسازی مؤثر، به ویژه قبل از فرآیندهای ضدعفونی حرارتی نیز نیاز است!
فاکتور عمل شیمیایی
فرآیندهای پاکسازی خودکار، توسط مواد شیمیایی متعددی پشتیبانی میشوند:
- سورفاکتانتها (کاهش کشش سطحی آب و فراهم کردن امکان نفوذ آن به حفرهها و شکافها)
- عوامل ترکیبکننده (کمک به تعلیق خاک در آب)
- اسیدها یا محلولهای قلیایی (از جمله: اسید و آهک خاکهای معدنی را حل میکند، در حالی که محلولهای قلیایی، باعث متورم شدن پروتئینها میشوند)
- امولسیفایرها (کمک به تعلیق چربیها در آب)
- حلالها (کمک به تعلیق چربیها، از جمله: مواد آلی در آب)
- عوامل اکسیدکننده (سفیدکنندۀ رنگدانههای خاک)
- غیره
فاکتور زمان
زمان، زیربنای تأثیر سایر عوامل ذکر شده است.
در صورت کم بودن زمان، باید یا عملکرد مکانیکی را بهبود بخشید و از مواد شیمیایی گرانقیمت و تهاجمی استفاده کرد یا، نتایج ضعیف پاکسازی را پذیرفت. با این حال، همانطور که اشاره شد، مورد دوم با توجه به استفاده از پردازش مجدد «MD»ها، برای محافظت از بیماران و کارکنان در برابر عفونت غیرقابل قبول است. اما زمان، همیشه تمامی مشکلات (پاکسازی) را حل نمیکند؛ به ویژه در مورد «MD»ها، برخی کثیفیها (مانند: «خون زنان») یا طراحیهای MD (مانند: ابزار جراحی با حداقل تهاجم (MIS)، ابزار غیرقابل جداسازی)، مانع دستیابی به نتایج رضایتبخش به رغم وجود زمان کافی میشوند.
فرآیندهای پاکسازی
مهمترین تفاوت در فرآیندهای پاکسازی، بین فرآیندهای دستی و خودکار دیده میشود.
فرآیندهای دستی، مبتنی بر استفاده از نیروی عضلانی و مواد پاکسازی کمکی (پارچه، برس و آب و احتمالاً نازلها و همچنین شویندههای شیمیایی) است. اما نتیجه، به مراقبت صورت گرفته توسط فردی بستگی دارد که این وظیفه را انجام میدهد (و آموزش، انگیزه، کمبود زمان). بنابراین بسیار متغیر است (استانداردسازی آن بسیار سخت و تکرارش تقریباً غیرممکن است). کارکنان نیز با احتمال آلوده بودن به پاتوژنها، به هنگام دست زدن به دستگاههای پزشکی استفاده شده در معرض خطر هستند (آئروسلها به هنگام استفاده از نازل و برس و خطر آسیب ناشی از اشیاء نوکتیز و برنده).
فرآیندهای خودکار، سعی میکنند تا الحاقیههای فنی یاد شده را به بهترین نحو ممکن به کار گیرند. اپراتور، به هنگام استفاده از یک WD کاملاً خودکار، تنها باید WD را بارگیری کند و فرآیند پاکسازی را شروع نماید. تمامی مراحل بعدی توسط مرکز کنترل برنامه و بدون هرگونه ورودی از جانب اپراتور انسانی اجرا خواهند شد. از آنجا که فرآیند در محفظهای بسته انجام میشود، هرگونه خطر عفونت پرسنل عملیاتی تا حد زیادی منتفی است.